-
وزن 45 گرم
-
قطع رقعی
-
تعداد صفحات 32 صفحه
-
نوع جلد شومیز
کتاب فوق حاوی دو داستان کوتاه طنز به نام های قاسم قصاب و عروسک هایش، قاسم قصاب و سرسره، دربارهی شخصیت و زندگی مردی به نام قاسم قصاب است. او، سبیل های پهن و بلند، موهای فرفری و هیکلی چاق و درشت دارد و صاحب بزرگترین قصابی محله است. او علاوه بر قصابی، به عروسک سازی هم علاقهی زیادی دارد و زیر میز مغازه اش پر بود از عروسک های رنگ و وارنگ؛ وقتی کارش در مغازه تمام می شد، در را قفل کرده و شروع به ساختن عروسک می کرد. یک روز وقتی کارش تمام شد، یادش رفت در مغازه را قفل کند و مثل همیشه مشغول عروسک سازی شد؛ آن قدر عروسک ساخت تا خسته شد و خوابش گرفت؛ بعد یکی از عروسک ها را بغل کرد و خوابید. وقتی خواب بود، همسایه اش مملی قصاب در مغازه را باز کرد و او را صدا زد. اما هر چه صدا زد جوابی نشنید. نگران شد که نکند اتفاقی برای قاسم افتاده باشد! برای همین وارد مغازه شد؛ پشت میز قصابی رفت و قاسم قصاب را دید که اطرافش پر بود از عروسک های جورواجور، حسابی خنده اش گرفت. قاسم قصاب با هول و هراس از خواب بیدار شد و…
رفتن به بالای صفحه
ناصرپور در گفته:
سلام بله ولی به سلامتی